مدرسه زبان و فرهنگ کره به نقل از جام جم؛
در خبرها آمدهبود کرهایها امسال فستیوال سلام سئول را که یکی از جشنهای دیرینه این کشور و از جاذبههای گردشگری کره است، به دیگر کشورهای جهان برده و یکی از مقاصد آن، کشورهای اسلامیاست.
شاید برای شما هم این سؤال پیش آمدهباشد که چرا طراحانی از سئول باید به فکر طراحی مد لباس با حجاب باشند؟ شاید از یاد بردهاید که صنعت پوشاک و حجاب در ایران سالهاست در اختیار کره و ژاپن قرار دارد و ما با وجود اینهمه تأکید و تبلیغ در زمینه حجاب و به ویژه حجاب برتر، چادر مشکی را از این کشورها وارد میکنیم. در چنین شرایطی چرا کرهایها نباید به فکر سلطه کامل بر بازاری پر رونق و همیشگی باشند که به دلیل کمکاری مسئولان فرهنگی کشورهای اسلامی، عملا میدان را به رقیبان واگذار کردهاند؟
توجه صنعت مد به حجاب
اسلام پدیدهای چندان فراگیر در کره نبوده اما در دهههای اخیر، همزمان با گسترش توجه به اسلام در نقاط مختلف جهان، این توجه در کره بیشتر شدهاست. یک نمونه از این توجه، وجود یک بلاگر محبوب کرهای است که مسلمان شده و زندگی مسلمانی او مورد توجه کرهایهای زیادی قرار گرفتهاست. «سونگ بو را»، سلبریتی شبکههای اجتماعی، یکی از مسلمانان کرهای است و دامنه محبوبیت او به خارج از کره هم کشیده شدهاست؛ چرا که او میان حجاب و لباس سنتی کره تلفیقی ایجاد کرده که برای بسیاری از دنبالکنندههایش جذاب است.کره جنوبی که بازارهای جهان را برای محصولات فرهنگی خود رصد میکند، احساس کرده اگر وارد حوزه لباس ویژه زنان مسلمان نشود، ممکن است از رقبای اروپایی خود شکست بخورند. گسترش سریع اسلام در اروپا نزدیک یک دهه است که تولید پوشاک برای زنان پایبند حجاب را برای طراحان لباس اروپایی به یک بحث جدی تبدیل کردهاست.
در همین زمانها بود که کمپانی Uniqlo لباسهای طراحی شده یک طراح انگلیسی- ژاپنی با نام «حنا تاجیما» را نخست در مالزی سپس در کل اروپا و بعد آمریکا عرضه کرد. او که متولد ۱۹۸۶ در خانوادهای هنرمند اما خداناباور است، در ۱۸ سالگی وقتی به دانشگاه رفت و دوستان مسلمانش او را با قرآن آشنا کردند، مسلمان شد. او سال ۲۰۱۰ یک سایت برخط را برای فروش لباسهای طراحی شده خود راه انداخت، خیلی زود مورد توجه قرار گرفت و مهمترین دلیل شهرتش همین طراحی لباسهای محجبه بود. لباسهای طراحی او به سرعت در شرق آسیا مورد توجه و استقبال زنان مسلمان کشورهایی همچون مالزی و سنگاپور قرار گرفت. کرهایها که حساسیت زیادی روی شرق آسیا دارند و این منطقه را به عنوان یکی از اهداف اصلی موج کرهای انتخاب کردهاند، به هر پدیده فرهنگی در این منطقه حساس هستند. شاید به همین دلیل است که تصمیم گرفتهاند مسأله مد و لباس برای زنان باحجاب را جدی بگیرند و در این زمینه سرمایهگذاری کنند. شاید این پرسش برای شما هم مطرح شدهباشد که چرا خود کشورهای اسلامی مثلا کشور خودمان ایران روی این مسأله سرمایهگذاری نمیکند و حتما باید کشورهای غیرمسلمان به فکر تولید برندهای لباس با حجاب باشند؟ چرا با وجود اینهمه تبلیغات، سرمایهگذاری و امکانات دولتی برای تولید برندهای مد و لباس اسلامی، همچنان از کشورهای غیر اسلامی عقب هستیم؟ این مسأله دلایل متعددی دارد ولی باید گفت ما هم در این مسیر در حال حرکت آهسته به سمت جلو هستیم اما از یک مسأله نباید غفلت کرد که مد و لباس هم یک بخش از سلسله مراتب فرهنگی و اقتصادی در جامعه است که اگر همه چرخدندههای آن با هم و در کنار هم کار نکنند، نمیتوان به رشد یک بخش امید بست. نمیتوان در یک بستر اقتصادی لرزان و بدون سرمایهگذاری کافی و به رسمیت شناختن رقابت، امید داشت که در کوتاهمدت این وضعیت دگرگون شود.
مد و فشن در کره، آهسته و پیوسته
خیلی از ما درباره صنعت مد و فشن کره جنوبی چیز زیادی نشنیدهایم چرا که رشد جهانی و محبوبیت عجیب و غریب موسیقی و سینمای این کشور چنان است که جایی برای توجه به دیگر رشتههای در حال پیشرفت صنایع فرهنگی کره باقی نگذاشتهاست اما باید همه جنبههای مختلف موج کرهای را با هم و در کنار هم دید. صنعت مد و فشن این کشور در قیاس با دیگر صنایع فرهنگی کرهای، جوانتر است و از سال ۲۰۱۵ با برگزاری هفته مد سئول، به صورتی فراگیر و پر زرق و برق در مسیر توسعه پای گذاشت. هفته مد سئول از آن سال به بعد به یک برند مهم در مد تبدیل شد و هرسال در ماههای مارس و اکتبر گردشگران بیشماری را برای دیدن این نمایش به بنای مشهور دی دی پی (Dongdaemun Design Plaza) میکشاند. این بنا که ساخت و ساز آن در آوریل ۲۰۰۹ آغاز شد و نوامبر ۲۰۱۳ به پایان رسید، با قیمت ۴۵۱ میلیون دلار، توسط معمار معروف جهانی زها حدید عراقی طراحی و ساخته شد و همین بنا باعث شد سئول به عنوان پایتخت طراحی جهانی در سال ۲۰۱۰ انتخاب شود. امروزه برخی برندهای پوشاک کرهجنوبی در سطح جهانی مطرح شدهاند و زمان زیادی لازم نیست تا نام آنها را به عنوان رقبای اصلی برندهای باسابقه مد و پوشاک جهان بشنویم. برندی مانند SPAO که به واسطه استفاده از سلبریتیهای معروف کرهای در تبلیغاتش، بسیار مشهور شده و بین نوجوانان و جوانان محبوبیت زیادی پیدا کرده است. همچنین برند TOPTEN۱۰ در میان اروپاییها و آمریکاییها بسیار معروف است. MIXXO برند ویژهای برای لباسهای زنانه است که علاوه بر لباس در طراحی زیورآلات و کیف و کفش هم فعال است. صنعت پوشاک کرهای سعی کرده برای خود نشان و امضای مشخصی در جهان تعریف کند. لباسهای دارای سایز بزرگ، رنگهای خنثی با طیفهای روشن و تیره و ساده عناصر اصلی استایلهای پوشاک کرهای هستند. شلوار جین، از جمله آیتمهای اصلی در استایلهای کرهای است. شلوارهای جین مدل سایز بزرگ همراه با تیشرتهای ساده در بین طراحان کرهای محبوبند. از طرف دیگر شلوارک کوتاه به همراه جوراب شلواری و کفش اسپرت، بین کرهایها محبوب است. یکی از مهمترین معیارهای زیباییشناسی کرهای، تأکید بر لاغری است. چنان که میدانیم ستارههای موسیقی و سینمای کره برای زیبا نشان دادن خود، رژیمهای مرگآوری میگیرند. تأکید بر لباسهای سایز بزرگ در طراحی کرهای به همین دلیل است تا به این وسیله لاغری احتمالی خود را از دید دیگران پنهان کنند و این علاقهمندی به لباس سایز بزرگ به همه پوشاک تسری پیدا کرده است، از شلوار گرفته تا پیراهن و تیشرت و کت و پالتو. یکی دیگر از معیارهای فرهنگ کرهای که در صنعت پوشاکشان بازتاب پیدا کرده است، تأکید بر پوشیدگی بالاتنه است. برای همین است که در طراحی تیشرت و پیراهن، پوشاکی با یقههای گشوده نمیبینیم. شاید خیلی از شما هم در بسیاری از مغازههای پوشاک در همین تهران خودمان لباسهایی با این ویژگیها دیده باشید. مسأله همینجاست که صنعت مد و فشن کره با اینکه پیشینه زیادی در ورود به بازارهای جهانی ندارد، توانسته در تغییر سلیقه و جهانی کردن ذوق و پسند کرهای به سطح جهان موفق عمل کند. از طرف دیگر علاقهمندی کرهایها و به تبع آن طراحان لباس کرهای به لباسهای اندازه بزرگ با بالاتنه پوشیده، نشان میدهد که سلیقه پوشاکی کرهایها چقدر با پوشش اسلامی و حجاب نزدیکی دارد ( البته با فاکتور گرفتن دامنهای کوتاه و شلوارکهای کرهای) که همین مسأله طراحی لباس با حجاب را برای کرهایها جذاب کرده است.
توجه دادن به لباس از طریق موسیقی
یکی از ترفندهای مؤثر صنعت مد و لباس کره برای قراردادن خود در معرض تماشا و توجه مردم جهان، استفاده از موفقیت جهانی صنعت موسیقی پاپ کرهای است. یک نمونه، کاری است که گروه موسیقی اکسو که اعضای آن همه پسر هستند، دو سال قبل انجام داد. این گروه که رسانهها به آنها لقب «پادشاهان کی پاپ» دادهاند از سال ۲۰۱۱ ابتدا در قالب دو گروه به زبانهای کرهای و چینی تأسیس شد. اکسو از سال ۲۰۱۵، تحت نام یک گروه واحد فعالیت میکند و از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به عنوان یکی از پنج چهره تأثیرگذار در فهرست سلبریتیهای قدرتمند کره قرار گرفته است و برای آلبومهای خود جوایز زیادی کسب کرده است. این گروه دو سال قبل از برگزاری یک کنسرت با حمایت شبکه تلویزیونی «کی بی اس» کره، از طریق شبکههای اجتماعی فراخوانی منتشر کردند. براساس این فراخوان گروه اعلام کردند مردم هر کشوری که بیشترین رأی را به این گروه بدهند، دو کلمه به زبان مردم آن کشور را بر روی لباسشان چاپ میکنند و با استفاده از آن لباس، کنسرت اجرا خواهند کرد. به این ترتیب هم جنب و جوشی برای آماده شدن جهت کنسرت گروه در میان طرفداران ایجاد شد و از این میان تبلیغات بیشتری نصیب شبکه تلویزیونی و خود گروه شد و هم در زمان اجرای کنسرت، توجهات به لباس اعضای کنسرت بالا رفت و به این ترتیب، صنعت مد هم از این فراخوان بهره برد. جالب است بدانید در این رأیگیری، طرفداران ایرانی اکسو رأی اول را آوردند! به همین دلیل اکسو تصمیم گرفت با لباسهایی روی صحنه برود که دو کلمه فارسی رویشان چاپ شده بود. این گروه، دو کلمه فارسی جنگجو و الماس را انتخاب کردند تا روی لباسهایشان چاپ شود و همین اتفاق افتاد که برای بسیاری از مخاطبان فارسی زبان موسیقی پاپ کرهای، رویداد جالبی بود. موسیقی پاپ کرهای امروزه به یکی از محبوبترین شاخههای موسیقی در سراسر جهان بدل شده و رکوردهای فروش، هواداری و دنبال کردن گروههای کی پاپ به عددهایی خیره کننده رسیده است. علاقهمندانی از چهارگوشه عالم برای هر کدام از گروههای موسیقی دختر و پسر موسیقی کرهای سر و دست میشکنند. عجیب نیست که بسیاری از این علاقهمندان مدهوش، در رفتارهای خود و از جمله لباس پوشیدن از ستارههای محبوبشان تقلید کنند. بسیاری از شما خوانندگان احتمالا توصیفاتی را که ما از لباسهای محبوب برندهای کرهای کردیم، با تصویر خوانندگان گروههایی مانند بی تی اس به یاد دارید و همین نشان میدهد که صنعت فرهنگی کره با برنامهریزی پیش رفته و اجزای مختلف آن از یکدیگر حمایت میکنند. محبوبیت «موج کرهای» باعث شده است محصولات تولیدی فرهنگ عامه این کشور همواره در خارج از کشور مورد توجه باشد و حوزه محتوای مد و زیبایی هم از این محبوبیت بهره برده است و برای مثال سعی کرده است لوازم آرایشی و مارکهای مد کرهای را در مقیاس جهانی به مخاطبانش بفروشد. فرهنگ عامه کرهای در عرصه سریالسازی، موسیقی پاپ، رسانه و فرهنگ عمومی چنان وسیع در سطح جهانی تبلیغ شده که امروزه شیوه آرایش، دانش مراقبت از پوست و استانداردهای زیبایی کرهای به مرجعی برای مخاطبان جهانی تبدیل شده است.
مد و شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی امروزه به مرجع اصلی شرکتها برای ارتباط با مصرفکنندگان و دریافت نظرات، تجربیات و بازخوردهای آنان در بسترهای موجود تبدیل شده است. پیشتر شرکتها برای اینکه در زمینه سلیقه و نظر مشتریانشان درخصوص محصولات یا خدماتشان موفق به جمعآوری اطلاعات شوند، مجبور بودند با شرکتهایی در این زمینه قرارداد ببندند. این امر امکان فروش یا درز اطلاعات و بهدست گرفتن دادههای ارزشمند توسط رقبا را افزایش میداد. امروزه این نقش را شبکههای اجتماعی با دریافت و پردازش دادههای تولید شده هزاران کاربر بهعهده دارند.
از سوی دیگر شرکتهای مد و لباس برای تأثیرگذاری بر مخاطبان از دیرباز به مشتریان اصلی و برجسته خود وابسته بودهاند. مشتریان اصلی برای شرکتهای مد و لباس اهمیت فوقالعادهای دارند. آنها هستند که در آینده، سلیقه بازار عمومی را شکل خواهند داد و با ایدههای خود منجر به تولید محصولات جدید میشوند. آنها سایر گروههای مشتریان را بهدنبال خود میکشند و نقشی محوری بین شرکت و گروههای مشتریان سنتی دارند. آنها در حقیقت رهبران مد در جامعه هستند که نفس صنعت مد به آنها وابسته است، چرا که بهصورت دهان به دهان و با استفاده از الگوی ارتباط میانفردی، در تبلیغ مد نقش دارند و منبع اطلاعات مردم و مشتریان عادی محسوب میشوند. مردم به آنها بیشتر از تبلیغات تجاری یا فعالیتهای روابطعمومی، اعتماد دارند. البته ترکیب شدن نقش اینگونه افراد با موجی که شبکههای اجتماعی به راه میاندازند، میتواند یک پویش تبلیغی بسیار موفق را راهبری کند. آنها نقش اصلی را در ایجاد ارزش در شبکههای اجتماعی دارند و کاربران عادی را به اشتراکگذاری اطلاعاتشان وادار میکنند. به این ترتیب برندهای مد و لباس بهصورت همزمان چند کار انجام میدهند، مدهای جدید خود را بر تن ستارگان محبوب میکنند، رهبران مد را در سالنهای مد و نمایشهای هفتگی مشهور با این مدها آشنا میکنند و بحث درباره این لباسها را به شبکههای اجتماعی میکشند. در اینجاست که بازاریابان مد برای مطالعه، تجزیه و تحلیل دادههای اولیه برای درک سلایق مشتریان انبوه صنعت مد، در شبکههای اجتماعی به صف میشوند و دادههای مورد نیازشان را جمع میکنند. نکته مهم این است که اعضای پراکنده شبکههای هواداری گروههای هنری یا سلبریتیها با وجود اینکه ارتباط و نزدیکی جغرافیایی ندارند، یک هویت اجتماعی همبسته میان خود احساس میکنند که باعث میشود رفتارهایی مانند هم از خود بروز دهند؛ رفتارهایی ازجمله خرید یک مد خاص لباس که بر تن ستاره محبوب خود دیدهاند. هرچه گروه منسجمتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که اعضای آن نگرشها، ارزشها یا الگوهای رفتاری مشابهی را اتخاذ کنند و با توجه به اینکه گروههایی با انسجام گروهی قوی، هویت اجتماعی مستحکمی را تشکیل میدهند، این امر میتواند به افزایش حس کمک به یکدیگر و احساس همبستگی میان اعضای گروه بینجامد. برای بروز و نشان دادن این احساس همبستگی، چه نمادی روشنتر از لباس؟ بیدلیل نیست که لباس یا کیف و لوازم آرایش و دیگر وسایل تزئینی با نشان اعضای گروههایی همچون بیتیاس در سطح جهان پرفروش است.این مسأله وقتی تشدید میشود که صاحبان صفحاتی که گروههای طرفداران منسجم و همدلی برای خود دست و پا کردهاند، مستقیم یا غیرمستقیم در محتواهای منتشر شده خود، محصولاتی را توصیه کنند. این مسأله به این امر منجر میشود که طرفداران آنان که اغلب علایق یا تمایلات مشابهی دارند، آن محصولات را بخرند و به دیگران توصیه کنند که باعث ایجاد پدیده مد میشود، چرا که طرفدارانی که دارای حس جمعی قوی هستند، داوطلبانه در شبکههای اجتماعی شرکت میکنند و دادههای خود را به اشتراک میگذارند و به ایجاد رابطهای همدلانه میان خود کمک میکنند.
مقایسهای میان مد در چین و کره
«تصمیمگیری طراحان مد کرهجنوبی، تأثیر ارزشهای فرهنگی و تجربه شخصی در فرآیند خلاقیت» عنوان تحقیقی از جا یونگ هوانگ از دانشگاه آرکانزاس به همراه مری لین دامهورست و یولاندا ساندرز از دانشگاه ایالتی آیوا است که در این پژوهش با رویکرد تئوری زمینهای به این نتیجه رسیدند که ارزشهای فرهنگی تأثیر غیرمستقیم در فرآیند طراحی طراحان مد کرهجنوبی دارند؛ بهویژه، فلسفه کنفوسیوس بر محیط کار و خلاقیت طراح کرهجنوبی تأثیر غیرمستقیمی دارد و علاوه بر آن عمیقا بر سلیقه و سبک مد مصرفکنندگان تأثیر میگذارد. بازار هدف کرهای گاهی اوقات طراحان را در بیان خلاقیت خود محدود میکند، زیرا اگر طرحی بیش از حد نوآورانه باشد، مصرفکنندگان کرهای ممکن است از امتحان یا خرید چیزی که قبلا ندیدهاند، خودداری کنند. علاوه بر این، خلاقیت طراحان تحت تأثیر عوامل فرهنگی قرار میگیرد که ممکن است شامل سیستمهای سازمانی، گروهها، سیستم مد، افراد و خانواده باشد. اما دو پژوهشگر کالج بومشناسی انسانی، ملی سئول در پژوهش دیگری به نام «طراحان مد و هویت ملی: یک مقایسه تجربی؛ تجزیه و تحلیل طراحان مد چینی و کرهای» به مقایسهای میان دیدگاههای طراحان مد معاصر چینی و کرهای پرداختهاند.
آنان سه شباهت اصلی بین طراحان مد دو کشور دریافتند؛ اولین مورد این بود که طراحان چینی و کرهای هر دو بر مفهوم منطقهای وسیعتری در مورد هویت ملی تأکید میکنند. دوم این که تأثیر هویت ملی بر آنان ظریف است و آشکار نیست. سوم اینکه طراحان مد آگاهی ترکیبی از هویت خود و هویت ملی دارند. البته در این بین سه تفاوت اصلی نیز بین طراحان مد چینی و کرهای وجود دارد؛ اولین مورد این است که پذیرش هویت ملی قومی در طراحی مد بیشتر به عناصر قومی سنتی در چین مربوط میشود در حالیکه کرهایها به عناصر مدرن بیشتر علاقه دارند. دوم اینکه طراحان چینی در کل درک عمیقتری از فرهنگ یا فلسفه قومی سنتی نسبت به طراحان کرهای دارند و سوم اینکه نگرش محکمتر و مثبتتر طراحان چینی نسبت به دولت باعث شده است هویت ملی مدنی شدیدتری در آنان وجود داشته باشد. تا زمان گشایش سومین جلسه عمومی یازدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین که وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور را تغییر داد، حرفی از مد چینی در میان نبود و برای نخستین بار در در دهه ۱۹۸۰ میلادی بود که نسلی از طراحان مد در این کشور به میان آمدند و در سال ۱۹۹۳ انجمن طراحان مد چین تأسیس شد و از قرن ۲۱ بود که پای طراحان مد چینی به خارج از مرزها باز شد. این درحالی است که کره به دلیل اینکه از ابتدا در اردوگاه لیبرال سرمایهداری قرار داشت، از همان دهه۵۰ و بلافاصله بعد از تأسیس خود به صنعت مد توجه کرد و اولین نمایش مد کرهای در سال ۱۹۵۶ و اولین هفته مد کرهای در سال۱۹۵۹ برگزار شد.چینیها که هنوز تحت نظارت و حمایت دولت هستند، انتظاری که از مد دارند این است که حس تعلق شهروندان را به ملت تقویت کند و بر مسأله هویت ملی متکی باشد، چراکه امروزه احیای فرهنگ سنتی به یک روند فرهنگی در چین تبدیل شده است.فرهنگ کره جنوبی تا حدود زیادی غربی شده و علاقه مردم و دولت به فرهنگ سنتی در مقایسه با چین کمتر است. یک طراح لباس کرهای به پژوهشگران مجری این طرح گفته است: «به نظر میرسد مردم کشور ما فرهنگ غربی را بیشتر از کرهای ترجیح میدهند. من از کودکی تکواندو را یاد گرفتم اما امروزه کمتر کسی به آن مشغول است. در عوض، بوکس روز به روز محبوبیت بیشتری پیدا میکند. فرهنگ سنتی کرهای دیگر چندان محبوبیت ندارد.»
سند توسعه فرهنگی، راهکاری برای مشکلات کشور
رویکردهای توسعهمحور کشور، بدون درنظر گرفتن جنبههای فرهنگی و هنری، همواره خلأهایی دارد که هیچگاه نمیگذارد دستاوردهای توسعهای بهخوبی عملی و نمود عینی یابد. این موضوع در سه دهه اخیر که پس از جنگ تحمیلی رویکردهای سازندگی و توسعهای آغاز شد، بهخوبی قابل رصد است. وقتی کشور در اوج توجه به سازندگی و ایجاد زمینه برای توسعههای علمی و اقتصادی شد، متاسفانه کمترین توجه به موضوعات فرهنگی و هنری صورت گرفت، در حالیکه ایران بهعنوان یک کشور کهن تمدنی، سبقهای به طول تاریخ در حوزه فرهنگ و هنر دارد و اتفاقا با رصد جنبههای اقتصادی در ایران کهن و با توجه به وجود جاده ابریشم، میبینیم که اقتصاد بینالمللی ایران همواره در گرداگرد هنر، چه در حوزه منسوجات و حتی لباس بوده است. نگاهی به برخی از آثار نقاشی عصر رنسانس اروپا که زایش فرهنگی در این قاره بود، به ما نشان میدهد که لباسهای فاخر اشراف اروپایی، همه از ابریشمها، ترمهها و منسوجات ایرانی است که از طریق ایران به اروپا صادر میشد. اشتباهات تاریخی از دوران صفویه تا امروز باعث شد تا مبادلات اقتصادی ایران رفتهرفته محدود شود و با استخراج نفت و ملی شدن این صنعت، بهطور کلی محدود به اقتصاد نفت شود. گرچه تا دوران معاصر کمترین توجه در برنامههای توسعهای کشور به موضوع صنایع هنری ایران شده و حتی نمونههای آن در دوران تاریخ ۳۰۰ ساله اخیر، همواره متکی بر توسعه زیرساختی بوده؛ باعث شد تا هیچگاه جنبههای توسعهمحور براساس هنر ایرانی، که هویت ایرانیان است، جدی تلقی نشود. کافی است درنظر بگیریم که طی سه دهه اخیر چه مقدار کشور در زمینههای دانش و توانمندسازی در تولید دستاورد داشته است اما به همان مقدار در توسعههای فرهنگی و هنری کوتاهی شده است. این موضوع بهدلیل آن است که سیاسیون کشور هیچگاه حوزه فرهنگی و هنری را بهعنوان مبنا برای توسعه درنظر نگرفتهاند و حتی از جنبههای اقتصادی که هنر میتواند رقم بزند، بیاطلاع هستند؛ در حدی که حتی برخی از موارد هنری مانند حراجهای هنری را که به شکل معمول در دنیا برگزار میشود هم با دیده تردید دنبال میکنند. کافی است مروری به برخی از فعالیتهای توسعهای در کشورهای مختلف بهویژه در شرق آسیا داشته باشیم تا دریابیم که برای رویکردهای توسعهمحور چه غفلتهایی در حوزه هنر داشتهایم. بدون شک اگر نگاهی به برنامههای توسعهای چین که طی همین ۳۰ سال اخیر اوج گرفت، داشته باشیم بهخوبی درمییابیم که تمامی برنامههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در این کشور مبتنی بر پیوستهای فرهنگی و هنری است. اینکه تا ۳۰ سال پیش حتی یک هنرمند چینی در دنیا شناخته شده نبود اما در حال حاضر آثار هنرمندان این کشور در حراجهای بینالمللی همرده با بزرگترین هنرمندان مدرنیست غرب، میلیون دلاری چکش میخورد، خود گواهی بر این مدعاست. اما بدون شک جلوه اصلی توسعه در شرق آسیا ازسوی کرهجنوبی رقم خورد. این کشور برنامه توسعهای خود را با عنوان «هالیو» که در دنیا بهعنوان موج کرهای از آن یاد میشود از سال ۱۹۹۰ آغاز کرد و مبنای خود را بر گسترش هنر قرار داد. کرهجنوبی که خود را در حصار تمدن چینی و تکنولوژی ژاپنی میدید، تلاش کرد تا چهرهای متفاوت از مردم این کشور را به جهان عرضه کند. توجه به سریالسازی و موسیقی و اشاعه آن در سراسر دنیا، باعث شد این کشور خیلی زودتر از آنچه که باید در سایر جنبههای تولیدی و اقتصادی رشد قابلتوجهی داشته باشد. اگر فقط نگاهی به بازار داخلی کشور خودمان داشته باشیم، درمییابیم که چگونه ایران زمانی بیشترین واردات از کشور ژاپن را داشت، از دهه ۹۰ به بعد رفتهرفته تبدیل به بازار کشور کره شد. حتی این برنامه در جنبههای فرهنگی هم نمود پیدا کرد و امروز شاهد هستیم که میزان شنیده شدن موسیقی کرهای در ایران حتی بیشتر از آثار ایرانی است و حتی شوق نوجوانان به یادگیری زبان کرهای بیشتر از زبانهای رایج خارجی است. بدون شک مطالعه سند توسعه فرهنگی کرهجنوبی میتواند برای کشور دستاوردهایی داشته باشد. اینکه کره فرهنگ خود را به رویکردهای غربی گره زده قطعا مواردی است که باید بررسی شود اما اینکه چگونه این کشور توانسته طی ۳۰ سال صنایع خلاق دنیا را در دست بگیرد مورد قابل توجهی برای مطالعه توسعهمحور در کشور است.